بیمارستان دریایی!

ساخت وبلاگ
شاید تا حالا صد بار این رو اول کتابایی که هدیه دادم نوشتم.. تو دفتر خاطرات رفقا.. تو دلنوشته ی خداحافظی آخر اردو ها.. تو تمرین دستخط کلاس خط.. تو هدیه ی یادگاری جشن دفاعیه بچه ها.. ولی فکر نمیکردم تو وبلاگ قدیمیم هم بنویسم. "پرستو را با گرما عهدیست که هر بهار تازه میشود. وطنِ پرستو بهار است، و اگر بهار مهاجر است  از پرستو مخواه که بماند" "سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی"  به توصیه ی دوستان مهاجرت کردیم به بیان. drjonah.blog.ir.بیمارستان دریایی در بیان برپاست. ممنون که بودید و از شما بسیار چیزهای خوب آموختم. تلخی، نظرات متفاوت، بی احترامی یا دلخوری اگر پیش آمد، عذرخواهم. ببخشید و فراموش کنی بیمارستان دریایی!...ادامه مطلب
ما را در سایت بیمارستان دریایی! دنبال می کنید

برچسب : مهاجر, نویسنده : 4drjonah8 بازدید : 17 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 13:57

من و بنفشه ی کوهی ،نگار یکدگریم/ دل یگانه ی ما گرچه دردو پیرهن است... گره گشود زگیسو و شد پریشان تر/ خیال من که رها بود در دل چمنش.. دل و جگرم به هم پیچ خورد تا رسیدیم این بالا.. جاده مال رو هم نبود حتی.. باز هم سحرانگیزی و اعجاب سرزمین مادری..هوا سرد بود و خورشید بی دریغ میتابید و من بودم و نسیمی بیمارستان دریایی!...ادامه مطلب
ما را در سایت بیمارستان دریایی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4drjonah8 بازدید : 21 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 7:37

هرکسی را نتوان گفت که صاحب نظر است/ عشق بازی دگر و نفس پرستی دگر است.. از چهارده سالگی که برای اولین بار با دقت رفتم قطعه شهدای محبوبم به گشت و گذار و روی تک تک سنگ قبرها را خواندم، مجنون اش شدم.. تا همین الان نفهمیدم اسمش چیست. ماصدایش میکردیم "شهید پر کاه".. بچه ها همه دوستش داشتند. روز شهادتش م بیمارستان دریایی!...ادامه مطلب
ما را در سایت بیمارستان دریایی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4drjonah8 بازدید : 23 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 7:37

سرسبز دل از شاخه بریدم،تو چه کردی؟/ افتادم و بر خاک رسیدم ،تو چه کردی؟ من شور و شر موج و تو سرسختی ساحل/ روزی که به سوی تو دویدم،تو چه کردی؟ هرکس به تو از شوق فرستاد پیامی/ من قاصد خود بودم و دیدم تو چه کردی مغرور، ولی دست به دامان رقیبان/ رسوا شدم و طعنه شنیدم، تو چه کردی؟ "تنهایی و رسوایی"، "بی م بیمارستان دریایی!...ادامه مطلب
ما را در سایت بیمارستان دریایی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4drjonah8 بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 7:37

امام صادق (ع) در مصلای خود در خانه اش نشسته بود و پس از نماز با خداوند راز و نیاز میکرد و میگفت: « خدایا زائران قبر حسین(ع) را بیامرز، اینان که در این راه پول خرج میکنند، بدن های خود را در این راه در معرض قرار میدهند.. خدایا رحمت کن بر چهره هایی که آفتاب رنگ آنها را تغییر داده، صورت هایی که متوجه ق بیمارستان دریایی!...ادامه مطلب
ما را در سایت بیمارستان دریایی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4drjonah8 بازدید : 52 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 7:37

مغرور نیرنگ برادر ها شدن سهل است در چاه یارانت نیفتی ، یوسف تنها! حرفی بزن، مغز مرا خاموشی ات بلعید حرفی بزن، مغز مرا، قلب مرا آقا! پ ن1: بیت از کتاب زیبای "روضه در تکیه پروتستان ها" سروده ی علی محمد مودب، نشر سپیده باوران. پ ن2: نفس هایم به شماره افتاده اند از مرور خاطرات... وقتی میگوید در فتنه 18 بیمارستان دریایی!...ادامه مطلب
ما را در سایت بیمارستان دریایی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4drjonah8 بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 7:37

قطر گردن این آقازاده از آنچه در تصویر میبینید بزرگتر است! از حلقه هایمان به در افتاد راز ها/ با قیل و قال بی ثمر عشق باز ها دوشید فتنه ای شتران دو ساله را/ بر دوششان نهاد به بازی جهاز ها شوخی شدست و عشوه نماز شیوخ شهر/ رحمت به بی نمازی ما بی نمازها خیل پیاده ایم ، کجا بازگو کنیم؟ / رنجی که برده ایم بیمارستان دریایی!...ادامه مطلب
ما را در سایت بیمارستان دریایی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4drjonah8 بازدید : 24 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 7:37

"اوایل کوچک بود. یعنی من اینطور فکر میکردم. اما بعد بزرگ و بزرگتر شد. آنقدر که دیگر نمیشد آن را در غزلی یا قصه ای یا حتی دلی حبس کرد. حجم اش بزرگ تر از دل شد و من همیشه از چیزهایی که حجمشان بزرگتر از دل میشود، میترسم. از چیزهایی که برای نگاه کردنشان - بس که بزرگ اند- باید فاصله بگیرم، میترسم.. تا ش بیمارستان دریایی!...ادامه مطلب
ما را در سایت بیمارستان دریایی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4drjonah8 بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 7:37

فکر کن طرف با چه عشق و حالی نشسته و روی برگه های کپی این طرح را با دست کشیده.. عکس و جمله امام را نوشته روی کارت عروسی اش.. نوشته "امتی که تازه داماد و تازه عروس  عشق شهادت دارند، شکست ناپذیراست".. بعد رفته و خادم مسجد و روحانی محل را وعده گرفته که عروسی را بیندازند مسجد.. بعد که همه شام عروسی را ک بیمارستان دریایی!...ادامه مطلب
ما را در سایت بیمارستان دریایی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4drjonah8 بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 7:37

این مستند " رمز و راز ملکه" عجب شاهکاری بود لامصب.. ما همگی یعنی من و زینب و حتی ماریا که اولش قهر بود و میخواست کانال تی وی را عوض کند! و مامان هم از آشپزخانه میخکوب شده بودیم و با اینکه من بعضی از اتفاقات تاریخی را قبلا خوانده بودم و کمابیش مستند "پشت دیوار باکینگهام" را دیده بودم اما این مستند چی بیمارستان دریایی!...ادامه مطلب
ما را در سایت بیمارستان دریایی! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4drjonah8 بازدید : 16 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 7:37